بخشی از اشعار خوانده شده در این جلسه در ادامه منتشر می شود: عمار موحد: یک عمر تو را نظاره میکرد نسیم از عشق تو جامه پاره میکرد نسیم آن شب که به روی نیزه بودی آرام با زلف تو استخاره میکرد نسیم ——————————————————————————— محمود حبیبی کسبی: در خمّ می را کمی وا کنید …
ورود کاروان به کربلا ،در سکوت شکسته ی صحرا،کاروانی ز دور شد پیدا،کاروان عشیره ی سادات،کاروان قبیله ی طاها
مرداد ۱۸, ۱۳۹۵
۰ دیدگاه
ورود کاروان به کربلا در سکوت شکسته ی صحرا کاروانی ز دور شد پیدا کاروان عشیره ی سادات کاروان قبیله ی طاها کاروان سلاله های رسول کاروان امام عاشورا کاروان عزیزِ حضرت حق پنجمین آفتاب اهل کسا دشت در زیر پایشان لرزان دشت نه ! بلکه هفت سقفِ سما همگی نور چشم پیغمبر همه مجنون …